صدایم؟ می شنوی مرا؟
دوشنبه 90/5/31 10:3 عصر| | نظر
امشب
پا به پای تمام اشکها
در فراقت ندبه خواهم کرد..
*هَل قَذبَت عینٌ فَساعَدَتها عَیَّنی عَلی القَذَی..؟
آیا چشمی میگرید که چشم من هم مساعدت کند و با او زار زار بگرید..؟
میدانم که آخر مرا نیز دور خواهی انداخت
هرشب بغضهایم را میگذارم دم در..
رویشان مینویسم:
شکستنی!
و به رفتگر میگویم:
با احتیاط دور بریزید! این دل خریدار داشت ---- بعد از نوشت: رسیدهایم به این فراز:
یا مَن لا یُنّزلُ الغَیثَ الّا هو..
دارد از آسمان قطره قطره باران میچکد روی جوشن کبیرها..
زیر لب زمزمهام میگیرد:
ای آنکه فرو نیاورد باران جز او
امسال دیگر بارانی ام کن ..
چرا چاره ای نمیکند این أَمَّن یُجِیبُ ها؟
دعا کن مرا
دعای مجنون مضطر راه به جایی نمیبرد .. تو خود بر من رحم کن ... یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینٍ
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِیئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِیکَ مُولَعَةً خدایا به تو شکایت مىکنم از نفس زشتم که مرا بسیار به بدیها وا مىدارد و به هر خطا سبقت مىگیرد و به معصیتت بسیار حریص است
آرشیوها
غیرآرشیویها
-
شمشیر فروش ها همه آمده اند...
آه
آنان که آرمیده تسبیح گویند
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
مردم چه می کنندکه لبخندمی زنند؛غم رانمی شودکه به رویم نیاورم
کارجنون مابه تماشا کشیده است/ ما را غبار محمل لیلا نوشته اند
صدایم؟ می شنوی مرا؟
دلم به حال دلم سوخت
می گفت
برای نیمه شب . من الغریب الی الحبیب
نجوای مضطر
کیست؟
سکوت کن!
آرام نمیشود
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
[عناوین آرشیوشده]